سلاااام دوستای خوبم حالتون چطوره؟خوب و خوش و سلامتین ان شاءالله؟امیدوارم که همینطور باشهکلی گفتنی دارم و پستم قراره یه پست طولانی باشه
خب از جمعه بگم که قرار بود شام داییم اینا بیان و منم هی تو دلم میگفتم خداکنه نیان و تا لحظه آخر منتظر بودم زنگ بزنن کنسلش کنن ولی خب چنین چیزی نشد و اونا اومدن...تقریلا یک ب.ظ بود هممون بیدار شدیم و صبحونه خوردیم بعد من و خاله واسه ناهار مرغ درست کردیم و ناهار خورد برگشت از دیار عشق...
ما را در سایت برگشت از دیار عشق دنبال می کنید
برچسب : آنچه,گذشت, نویسنده : mshtxxx بازدید : 256 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 7:04